سفر به ایران ـ آغاز تبلیغ ـ تأهّل ـ هجرت به قم
(سال 1344 تا 1349 شمسی)
وی در سال 1344 شمسی به منظور تجدید دیدار با بستگان و دوستان، سفری به ایران داشتند.
خود ایشان می گوید:
«در این سفر و در آستانه ی ماه مبارک رمضان، دیداری با شهید شیخ ابوتراب عاشوری(ره) داشتم که ایشان ما را به جهت تبلیغ و منبر، به روستای هلیله (در 12 کیلومتری شهر بوشهر) فرستادند و هرچند این آغاز کار من بود، ولی خداوند کمک کرد و توانستم یک ماه کامل، منبر بروم که با استقبال مردم این منطقه مواجه شد و مبلغ قابل توجّهی به من دادند که با همین وجه، وسیله ی ازدواجم فراهم شد.»
وی پس از ازدواج در چهارم اسفند 1344، مجددا برای ادامه تحصیل به نجف اشرف برگشت.
ایشان چنان به درس و بحث و مطالعه اهتمام می ورزید که توانست در مدت کوتاهی، مقدّمات و بخشی از سطح عالی را با تحقیق و جدّیت فوق العاده اى به پایان برد. مجموع دوره ی تحصیل ایشان در نجف بیش از 10 سال بود که طی 9 سال، دوره ی سطح را به پایان رسانید و چند وقتی نیز در درس خارج حضرات آیات سیدعبدالاعلی سبزواری(ره) و سیدابوالقاسم خوئی(ره) حضور پیدا کرد.
مجدداً در سال 1349 به همراه خانواده جهت تبلیغ و تأمین هزینه های زندگی، سفری به بوشهر داشت. پس از 2 ماه تبلیغ، در حالی که قصد عزیمت به نجف اشرف داشت، مأمورین ساواک وی را بازداشت موقّت نموده و با اخذ مدارک رسمی ایشان، مانع بازگشت وی به عراق شدند. او که تشنه ی کسب مبانی فقه جعفری بود، به ناچار برای ادامه تحصیل راهی قم گردید و همزمان با حضور در درس خارج مرحوم آیات عظام سیدمحمدرضا گلپایگانی(ره) و سیدشهاب الدین مرعشی نجفی(ره)، اقدام به تدریس جامع المقدمات، سیوطی و شرح لمعه در مدرسه ی حجتیّه، مسجد اعظم و مسجد فاطمیّه نمود.