ذاکری اهل بیت (علیهم السلام)
(سال 1344 تا 1393 شمسی)
امام صادق (علیه السلام) می فرماید:
«إِنَّ فِی اِجْتِمَاعِکُمْ وَ مُذَاکَرَتِکُمْ إِحْیَاءً لِأَمْرِنَا وَ خَیْرُ اَلنَّاسِ مِنْ بَعْدِنَا مَنْ ذَاکَرَ بِأَمْرِنَا وَ دَعَا إِلَى ذِکْرِنَا».
بدرستی که زنده نگهداشتن (یاد و اندیشه) ما (اهل بیت) در مجالس و سخنان شماست و بهترین مردم پس از ما کسی است که ما را در یادها زنده نگهدارد و مردم را به سوی ما بخواند.[1]
«شیخ عبدالله» که عشق، ارادت و محبّت وافری به اهل بیت (علیهم السلام) در سینه داشت، همواره افتخارش این بود که مدّاح، روضه خوان و ذاکر این خاندان شریف است. حتی محدودیت های اعمال شده در قبل از انقلاب، از سوی رژیم منحوس پهلوی، مانع برپائی جلسات وعظ و منبر او نشد و اوّلین سفر تبلیغی اش در سنّ 21 سالگی (سال 1344 شمسی) بود که به پیشنهاد شهید بزرگوار «شیخ ابوتراب عاشوری(ره)» عازم روستای هلیله (در نزدیکی بوشهر) گردید که مورد استقبال گرم مردم واقع شد.
کلامش نافذ و دلنشین بود و آهنگ روضه اش، حزین. در سخنانش، از منابع و مآخذ معتبر تاریخی و اشعار غنی بهره می برد و پیر و جوان در پای منبرش حضور می یافتند. تنها هدفش، ذکر مصائب، فضائل، ترویج افکار و احیای اندیشه، فرهنگ و یاد و نام اهل بیت (علیهم السلام) بخصوص مکتب عاشورا و تقویت باورهای دینی، بخصوص در قشر جوان بود. در این بین، شهر و روستا برایش فرقی نداشت و اغلب ایّام تبلیغی محرّم، صفر و رمضان، در شهر خورموج، مناطق اطراف آن و روستاهای منطقه بر منبر می رفت.
پنجاه سال از عمر شریف ایشان (در کنار سایر مشاغل و فعالیت های اجتماعی، علمی، آموزشی و فرهنگی)، به ذکر مناقب و مصائب اهل بیت (علیهم السلام) در بالای منابر و مجالس گذشت تا اینکه در نهایت، با آسیب حنجره و توصیه ی پزشکان از این فیض عظیم محروم گردید.
از درگاه حضرت حق (عزّوجل) آرزومندیم وی مصداق این حدیث شریف از حضرت ثامن الحجج (علیه السلام) قرار گیرد: «مَنْ ذُکِّرَ بِمُصَابِنَا، فَبَکَى وَ أَبْکَى، لَمْ تَبْکِ عَیْنُهُ یَوْمَ تَبْکِی اَلْعُیُونُ». هرکس مصائب ما (اهل بیت) را یادآوری کند، بگرید و بگریاند، دیدهاش گریان نشود در روزى که همه ی دیدهها گریان است.[2]
1) بشاره المصطفی لشیعه المرتضی، ج 1، ص 110.
2) امالی صدوق، ج 1، ص 73.